ترمینولوژی حقوقی
نگاهی طنز به اصطلاحات حقوقی
برگرفته ازخبرنامه کانون وکلای اصفهان
…………………………………………………………………………………………
اجتماعات دولتی :
مجموعه ای از انسانهاکه درحمایت از دولت جمع شده اند و به جای طرح سوالات بزرگ ٬ سوالت کوچک را بزرگ می کنند .
اجتهاد درمقابل نص :
یک مرحله ازقانونگذار جلو بودن وبیشتر فهمیدن.مانند : تحقیق در جرایم جنسی توسط ضابطین دادگستری ٬ علیرغم ممنوعیت قانونی آن ٬ طرح امنیت اجتماعی .
اخلاق حسنه :
رفتارها و کردارهای آقایان در اولین روزهای آشنایی با
خانم های زیبا وجوان.
خانم های زیبا وجوان.
اصل :
هر امری که به طور ظنی دلالت برچیزی نماید. مثل : نفس کشیدن که دلالت ظنی برمجرم – بخصوص سیاسی – بودن دارد.
اعتراف :
مفتضحانه ترین نوع اقرار که آبروی دیگران رانیز می برد.
المغرور یرجع الی من غره :
داماد حق مراجعه به مادر زن را دارد.دربعضی نسخه ها پدرزن هم مشاهده شده است ولی مورد اخیراختلافی است.
جنگ :
آژانس مرگ . پروژه ای که در آن استثنائا اقلیت سود
می برند واکثریت زیان.
می برند واکثریت زیان.
جهل به قانون :
سوراخ رزق وکلای دادگستری .
حق :
پوست باطل . آنچه مدعیان بی شمار دارد. غایب همیشگی .
دشمن :
موجودی است که برای اداره امور و یا توجیه عدم موفقیت٬ ناچارا باید ساخت حتی اگر وجود نداشته باشد.
دلالت وضعی :
هرگاه علاقه ئ بین دلیل و مدلول ٬ ناشی ازقرارداد واعتبارانسانی باشد آن را دلالت وضعی گویند. مانند دلالت رسانه های دولتی بر بی طرفی .
شرط باطلی که مبطل عقد نیست :
که خود سه گونه است : 1- شرطی که در آن نفع و فایده نباشد. مثلا زوجه شرط کند که بعد ازازدواج ادامه تحصیل دهد .
2 – شرطی که انجام آن غیرمقدورباشد . مانند ماده 337 قانون تجارت که ازدلال می خواهد درنهایت صحت و ازروی صداقت ٬ طرفین معامله راازجزئیات آن مطلع سازد . 3- شرطی که نامشروع باشد . مثلا زوجه شرط کند که زوج درایام زناشویی به وی خیانت نکند .
2 – شرطی که انجام آن غیرمقدورباشد . مانند ماده 337 قانون تجارت که ازدلال می خواهد درنهایت صحت و ازروی صداقت ٬ طرفین معامله راازجزئیات آن مطلع سازد . 3- شرطی که نامشروع باشد . مثلا زوجه شرط کند که زوج درایام زناشویی به وی خیانت نکند .
شکنجه :
عملی که به موجب آن با کارد و چنگال ٬ حرف را از حلقوم
فرد بیرون می کشند .
فرد بیرون می کشند .
شهروند :
رعیت مدرن .
عِده :
مدت زمانی که اجبارا به زن داده می شود تادرموردخواستگارانش به درستی بیاندیشد تا مرتکب اشتباه قبلی خود نشود.
قاچاق :
حمل و نقل کالا بدون پرداخت باج سبیل به دولت .
قاعده تسلیط :
تسلط مال برانسان ٬ چنانکه حق هرگونه دخل و تصرف نسبت به صاحبش را دارد.
لقطه :
به مالی گفته می شود که صاحبش گم شده باشد .
مفلس :
کسی که خودش به همه بدهکار است ولی گوشش نه .
وکیل :
سربازی که دشمنش را نمی شناسد ولی به جنگ او می رود .
...................................................
۳ نظر:
درود
اين پست تان بسيار فوف العاده است.
دست مريزاد
اما يك توصيه:
رنگ قرمز وبلاگ به شدت باعث مي شود كه چشم درد بگيرد و خواننده از خواندن پشيمان شود
درود
عالي بود!واقعا لذت بردم:)
ارسال یک نظر